Monday, August 06, 2012

..حال ِ همه ی ما


به نام خدا



وقتی کسی هست، که تمام ِ شعر های شاعر ِ محبوبت را، یکجا به تو می بخشد.. وقتی کسی هست که توی همه ی این کتابها، آن وسطهایش حتی، برایت می نویسد، که وقتی از فرودگاه برمیگردی، بنشینی توی ترافیک همه شان را بخوانی.. وقتی اصلا کسی هست که می شود سر ِ
داشتن ِ همه ی کتاب های سید علی صالحی، با او شرط بست و شرط را بُرد، یعنی می شود خوشبخت بود.. می شود "دوست"ی داشت که همه ی خوشبختی را یک جا، توی یک کتاب فروشی، بدهد دستت و بخندد و از خنده اش، آرام شوی.. :) 




هادی، همه ی اینها را، ظهر ِ یک روز ِ خوب ِ مرداد، به من بخشید :)


 پی نوشت؛ عکس، خودم، امروز صبح، توی اتاقم.. 

No comments:

Post a Comment