به نام خدا
یادش بخیر. ماه عسل، پارسال. یادش بخیر. ماه رمضان شده بود. من می نشستم سر ِ میز ِ کوچکم، آن طرف آن آهنگ ِ خوب پخش می شد، این طرف، من شانه هایم بی صدا میلرزید.. آن طرف این آهنگ ِ خوب پخش می شد، آن طرف ِ دیگر، آهنگ ِ هق هق ِ من. بی صدا و آرام. یک گوشه، برای خودم، هر روز، با اشک افطار کردم.. یک ماه رمضان، با اشک افطار کنی و با بغض، سحری بخوری...
یادش بخیر. "ماه عسل"، پارسال. همین امروز بود که من دیگر اینجا نبودم. همین امروز بود که تو هم دیگر هرگز نبودی.
یادش بخیر. ماه عسل، پارسال. یادش بخیر. ماه رمضان شده بود. من می نشستم سر ِ میز ِ کوچکم، آن طرف آن آهنگ ِ خوب پخش می شد، این طرف، من شانه هایم بی صدا میلرزید.. آن طرف این آهنگ ِ خوب پخش می شد، آن طرف ِ دیگر، آهنگ ِ هق هق ِ من. بی صدا و آرام. یک گوشه، برای خودم، هر روز، با اشک افطار کردم.. یک ماه رمضان، با اشک افطار کنی و با بغض، سحری بخوری...
یادش بخیر. "ماه عسل"، پارسال. همین امروز بود که من دیگر اینجا نبودم. همین امروز بود که تو هم دیگر هرگز نبودی.
No comments:
Post a Comment