Friday, October 07, 2011

..تمومش کن

به نام خدا

 
دیشب غزاله آمده بود اینجا، این آهنگ را با ذوق برایم گذاشت که مثلا یعنی "ببین این آهنگه جدیده!" و من سرم را تکان دادم که یعنی "میدونم و دارمش" و او بیخیال ِ گذاشتن ِ بقیه اش می شود و من که تا امروز نمیروم دیگر سراغ ِ این آهنگ و دلم نمی خواهد همه چیز موج بگیرد توی سرم و دلم نمی خواهد یادم بیاید باید بنشینم گریه کنم و او دیگر بر نمی گردد و "اون دیگه خوشه! فک نکن حالتو میدونه.." و من که باید بایستم روی پایم و اگر خواستم گوش کنم این آهنگ را، فقط یادم بیاید "مثه اون پیدا نمیشه" و او برایم عزیز است و همه هم این را می دانند و عزیز هم می ماند و اینرا هم، همه می دانند..

گریه کن! تو میتونی.. پیش ِ اون نمی مونی! اون دیگه رفته! بسّه تمومش کن.. گریه کن، ته ِ خطه.. عشق ِ تو دیگه رفته، تو دل ِ یکی دیگه نشسته، تمومش کن.. چشم به راه نشین اینجا! میمونی دیگه تنها.. گریه نکن دیگه اون نمیاد خونه.. دست بکش دیگه از اون!.. طفلکی دل ِ داغون.. اون دیگه خوشه، فک نکن حالتو می دونه..

No comments:

Post a Comment