Sunday, October 09, 2011

..تولّدت مبارک آقای امام رضا

1 comment:

  1. درست شبیه همان است که بود. همان زمینه ساده همان ملودی محزون. همیشه وقتی اینجا می آیم با شنیدن این ملودی و خواندن پستهایت اشک در چشمانم حلقه می زند و وقتی می خواهم جلوی ریزش اشکم را بگیرم گلویم بدجوری درد می گیرد. دیروز برایت چیزهایی نوشتم که شاید قسمت نبود همه اش را بخوانی چون ذهن گیج من عادت کرده در لحظه زندگی کند و حافظه ام یاری نمی دهد ... صبور باش گل من آرامش همین نزدیکی است پشت همین بوته های خاری که بوسه تلخشان پایت را زخمی می کند و در انتهای همین کویر خشکی که روحت را می سوزاند... شاید در همین نزدیکی فرشی از مهر گسترده باشد برای بی خیال نشستن و رها کردن زلفها در دست باد و حس قشنگ رهایی...صبور باش گل من درد ما آگاهی است و چه شیرین است نگاهی که از پشت همه تیرگی این رنجها می تابد درست مثل زیبایی اشعه های بی پروای خورشید از پس ابرهای تیره...

    ReplyDelete