Sunday, January 05, 2014

Deep in my heart..

به نام خدا

باورم نمیشد که دوباره، روزی، اینجا پیدایم شود.. که بیایم، که بنشینم یک بار همه ی این نوشته ها را بخوانم، که یک بار ِ دیگر، شجاعت ِ روبرو شدن با همه ی این ماههایی را که بوده و نبودم را داشته باشم، که که که..

حالا که اینها را می نویسم، آنقدری همه چیز متفاوت شده که ندانم از کجا می شود دوباره آغاز کرد. آنقدری همه چیز به سختی تغییر کرده که نتوانم باور کنم از اردی بهشت تا امروز، نه اینجا، نه هیچ جای دیگر، "نبود"ه ام. بودنم به نبود مبدل شد، بودنش به نبودن.

نوشتن، همه ی زندگی ِ من است. که یک بار ِ دیگر، برایش تلاش خواهم کرد.. ساده و بی پروا.



صبح روز پانزدهم ِ دی ماه نود و دو، مشهد.


No comments:

Post a Comment