Monday, February 04, 2013

..مسیری به جز "تو" بلد نیستم

به نام خدا

حالم خوب نیست. خوب نبود. اصلا خوب نبود و خوب نیست را اینگونه باید مینوشتم. خواب های بد. خوابیدن های بد. خوابیدن های سبُک، خوابهای سنگین.
حالم خوب نبود. حالم خوب نیست. 

میخواستم بروم صفیه را ببینم، باید میرفتم ببینمش اصلا، آزمایش می خواست برود. به او اس ام اس زدم، و باز هم مثل ِ همیشه، ریجکت شدم.. به لیلا نمی شود زنگ زد و خواست که دیدش. به امیر زنگ زدم، شاید بتوانم کمی حرف بزنم و حالم خوب شود، گفت عصر زنگ می زند. دیگر اما فرقی نمی کند هیچ کدام از اینها. من آمده ام اینجا، یک دنیا حرف بزنم و بروم گم شوم.. همین جاهاست که از دلم کنده می شود بغضِ "کاش صبا نرفته بود" و صدای این آهنگ ِ لعنتی را بلند می کنم و هق هق سر می دهم اوّل ِ صبح و برایم فرقی نمی کند که کس ِ دیگری هم می ماند که ریجکتم کند یا نه، کس ِ دیگری هم می ماند که بگوید کار دارد یا نه، کس ِ دیگری هم می ماند که نفهمد "من نیازم تورو هر روز دیدنه..." ، کس ِ دیگری هم می ماند که بیاید بغلم کند و من گریه هایم را توی بغلش سر دهم که شاید خوب شود این حال ِ بعد از آن خواب و هنوز دارم فکر می کنم اگر توی خواب نمیفهمیدم که دارم خواب میبینم (آن هم به واسطه ی اینکه توی خونه ی قبلی بود خوابم) ممکن بود بیدار شوم از آن خفگی یا نه؟ ممکن بود بتوانم جیغ بزنم تا نفسم بالا بیاید یا نه؟ ممکن بود به آخر ِ آن کوچه برسم و بفهمم او از آن طرف ِ دیگر رفته است یا نه؟ ممکن بود تاب بیاورم از آن جوراب شلواری و دامن و آن نگاه های سنگین و آن دادهایی که می زدم سر ِ صفیه و آن نگاههای آخر ِ او، و اصلا این نوشتن های بی مخاطب، به کجای دنیا می رسد وقتی من اینجا مخاطب ِ هیچ صدایی نخواهم شد و نمی شوم و دردم دارد بیشتر می شود و دلم میخواهد دنیا سرعتش را بیاورد پایین، همین اوّل ِ راه و این دو هفته تمام نشود و وقتی به امیر می گویم دلم میخواهد بیایم تهران، آن حرفها را نزند و چرا هیچ کس نمیفهمد من هم گاهی نیاز دارم به انرژی گرفتن؟ چرا هیچ کس نمیفهمد همیشه این من نباید باشد که به در و دیوار و آدمها و آسمان و زمین و درختها و هر موجود ِ دیگری انرژی می دهد؟

می خواهم همه ی این دو هفته را بروم گم و گور شوم و نه از کسی انرژی بخواهم، نه از کسی توقعی داشته باشم، نه دلم کسی را بخواهد، نه هیچ چیز ِ دیگری.. 
کاش صبا، هرگز نرفته بود. هرگز.
 

No comments:

Post a Comment