به نام خدا
دیدنش، از دور، وقتی محکم و استوار و شاید عصبی، از در رفت بیرون، و من که تمام ِ وجودم، ریخت کف ِ سالن، آنقدری سخت بود که پایم همین نای رفتن را هم از دست بدهد.
چه فرقی می کند فریاد،یا پژواک؟
دیدنش، از دور، وقتی محکم و استوار و شاید عصبی، از در رفت بیرون، و من که تمام ِ وجودم، ریخت کف ِ سالن، آنقدری سخت بود که پایم همین نای رفتن را هم از دست بدهد.
چه فرقی می کند فریاد،یا پژواک؟
No comments:
Post a Comment